کتاب شش اثر
از زندگی خود دور هستید. مثل همیشه، این طور نیست؟ وضعیتی عادّی، پیش پاافتاده. بدن به تنهایی با جهش سن به سوی زوال سیر می کند. و در پس حیات رگ ها، ضعفی است و خاکستری دلتنگی است: دلتنگی روح. بیمار، بله. بی شک: بیمار. نام حقیقی بیماری، کودکی است. بیماری ای که به خودی خود علاج ناپذیر است. این بیماری نام دیگری نیز دارد: زندگی. منظور به هیچ وجه زندگی درونی، یا زندگی ای پنهان، یا فضای روشنی در جنگل نیست که لحظه ای دور از دسترس باشد و بتوان هنگام صبح روشن وارد آن شد. فقط یک بیماری است، همین، و آگاهی ای که شما از آن خواهید داشت هم زمان آگاهی از ناکارایی عمیق همه درمان ها خواهد بود. روزی، در این غیبت یکنواخت، مزمن، این نامه ها را دریافت خواهید کرد، این سه نامه را. ظاهر آن مانند یک کتاب خواهد بود. نویسنده شما خواهید بود، یعنی یک نفر دیگر. یک رهگذر. یک سایه دور. هیچ کس...

 

کریستیان بوبن، نویسنده فرانسوی زاده ۲۴ آوریل ۱۹۵۱ است. او پس از تحصیل در رشته فلسفه به نویسندگی روی آورد و تاکنون بیش از ۳۰ اثر از او منتشر شده است. کودکی، عشق و تنهایی دستمایه خلق آثار اوست. آثار بوبن مانند زنجیر به هم پیوسته اند، هر یک تصویر دیگری را روشن ساخته و در کنار هم، تابلوی زندگی و افکار نویسنده را شکل می دهند. برای او تجربه های ساده زندگی کودکی، عشق، تنهایی دستمایه خلق آثاری عاشقانه است. بوبن بیش از آن که به مضامین و کلمات اهمیت دهد، به آوا و لحن کلام می پردازد؛

 

 

پشت جلد کتاب آمده است:

عشق می آید، عشق می رود. همواره به زمان خویش و هیچ گاه به زمان ما. برای آمدن، تمامی آسمان را، تمامی زمین را، تمامی واژگان را می طلبد. نمی تواند در تنگنای یک معنی بگنجد. حتی نمی تواند به یک خوشبختی اکتفا کند. عشق آزادی است. آزادی با خوشبختی همراه نیست. با شادی همراه است. شادی در قلب ما مانند نردبانی از نور است. نردبانی که از ما بسی بالاتر می رود، که از خودش بسی بالاتر می رود: آن جا که دیگر هیچ چیز برای به چنگ آوردن وجود ندارد، غیر از آن چه دست نیافتنی است. مسلم، دیگر حقیقت پاسخ پرسش شما را نمی دهم: میسرایم. اما آیا از پرنده دلیل سرودنش را می پرسند؟ »




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب