پشت جلد کتاب آمده است:

«سایه ی باد» قسمت نخست از چهار گانه ی «گورستان کتابهای فراموش شده» اثر کارلوس روئیث ثانون، نویسندهی فوق العاده محبوب کاتالونیایی، محسوب می شود. پدر «دانیل» یک روز صبح، برای اینکه خوشحالش کند، او را به گورستان کتابهای فراموش شده می برد و دانیل کتابی به نام «سایه ی باد» را آنجا می یابد که می بایست تا آخر عمر از آن محافظت کند. این اولین کتاب در کتاب» و تودرتویی رمان است و تا انتها، ما شاهد غافلگیریها، شگفتانهها، نقاط عطف و جملات نابی هستیم که شخصیت های مختلف ایجاد کرده اند و بر زبان می آورند. از طرف دیگر، فردی مرموز، سراسر اروپا را گشته و همه ی نسخه های این کتاب عجیب را سوزانده است این رمان تلاقی مارکز، امبرتو اکو و بورخس است، بی آنکه اسامی و شخصیتهای طولانی و متعدد مارکز، توصیفات جزء به جزء اکو و ابهام گیج کنندهی بورخس را در خود داشته باشد. روئیث ثاقون با شخصیت های بکر و داستان تمام عیارش ما را شیفته ی خود می کند، داستانی لایه لایه که عشق، شور، انتقام و رمز و راز در آن موج می زند و مانند پیاز، با شکافته شدن هر پوسته، لایه ای جدید هویدا می شود. با خواندن این رمان، به یک سواری تند و وحشیانه می روید که عبور از هر پیچ نفس گیرش تمام وجودتان را به لرزه خواهد انداخت.

 

بهترین چیز درباره ی زن ها کشف کردن وجودشونه. وقتی وجود یه زن رو می کاوی، تازه متوجه میشی معنای زندگی چیه. اونجاست که احساس می کنی زمان به شکل شگفت انگیزی برای تو متوقف شده و در فضا معلقی، درست مثل کندن پوست به سیب زمینی پخته شده ی داغ، وسط یه شب سرد زمستونی پر از ولع و گرسنگی می مونه.....

 

«هر کتاب و هر توده ی مجلدی که اینجا می بینی دارای روحه، روح کسی که اون رو نوشته و روح تموم کسایی که اون رو خوندهن، باهاش زندگی کردن و به کمکش رؤیاهاشون رو خلق کرده ن. هر زمان که به کتاب از دستی به دست دیگه میرسه هر زمان که نگاه یه نفر خطوطش رو از ابتدا تا انتها طی می کنه، روح اون کتاب رشد می کنه و بزرگتر و قدرتمندتر میشه.

 



The Shadow Of The Wind

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب