پشت جلد کتاب آمده است:

با اینکه نمی توانستم محبتم را به پدرم نشان بدهم ولی دوستش داشتم و حتی مثل بت می پرستیدمش. وقتی بچه بودم مایه افتخار و شادی اش بودم. من را از برادرم بیشتر دوست داشت، چون هروقت جایی می رفت اول از همه مرا با خودش می برد. خیلی وقتها فقط ما دو نفر بودیم که می رفتیم باسیلیکا، یا سینما و یا دوتایی عصرها قدم می زدیم. او هنوز مرا از ته دل دوست دارد، فقط آن را دیگر نشان نمی دهد، چون من لايقش نیستم .


اسکار لوئیس در سال ۱۹۱۴ در نیویورک متولد شد. او از دانشگاه کلمبیا در رشته مردم شناسی فارغ التحصیل شد و در بروکلین کالج و در دانشگاه واشنگتن به تدریس پرداخت. در سال ۱۹۴۸ پروفسور قوم شناسی در دانشگاه ایلینویز شد. در سال ۱۹۴۳ به مدت دو سال از طرف موسسه ملی پژوهش درباره سرخپوستان» به آمریکای لاتین فرستاده شد و به دنبال این سفر کتاب جالب « زندگی در یک دهکده مکزیکی» را نوشت. او بار دیگر در سال های ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۴ از طرف بنیاد فورد، به آمریکای لاتین اعزام شد و در سال ۱۹۵۹ برای اولین بار حکایت خانواد؛ سانچز را در کتاب «پنج خانواده» نوشت که از نظر علمی و ادبی یک اثر کلاسیک محسوب می شود. کتاب «فرزندان سانچز» در سال ۱۹۶۱ در آمریکا منتشر شد. این کتاب در سال ۱۹۶۳ در فرانسه ترجمه شد و جایزه بهترین کتاب خارجی را گرفت. 

 




The Children of Sanchez

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب