تجربه و هنر زندگی 13 (فلسفه ای برای زندگی، رواقی زیستن در دنیای امروز)
- دسته بندی : کتاب فارسی > فلسفه و منطق
- کد محصول : 1.31239
-
وضعیت :
ناموجود
- شابک: 9786007289075
- مولف: ویلیام اروین
- مترجم: محمود مقدسی
- وزن(گرم): 385
- تعداد صفحه: 334
- ناشر: گمان
- قفسه نگهداری در کتابسرا: B-29-4 | بخش B ستون 29 ردیف 4
- توضیح: پالتویی شومیز محمود مقدسی
فلسفهای برای زندگی
کتاب فلسفهای برای زندگی با عنوان فرعی رواقی زیستن در دنیای امروز، سیزدهمین کتاب از مجموعه تجربه و هنر زندگی از انتشارات گمان است. مجموعه تجربه و هنر زندگی به مسائلی فلسفی میپردازد که راه زندگی هرکس را مشخص میکند و این کتاب، شاید یکی از بهترین کتابهایی باشد که میتوانید در این زمینه مطالعه کنید.
شاید متن پشت جلد کتاب برای اینکه شما ترغیب شوید این کتاب را بخوانید کافی باشد:
خیلی از ما اصلا نمیدانیم هدف اصلی زندگیمان چیست. شاید بدانیم در هر دقیقه از زندگی یا هر دهه از عمرمان چه میخواهیم، اما هرگز درنگی نکردهایم تا به هدف اصلی زندگیمان بیندیشیم. بدون «فلسفهای برای زندگی» ممکن است بد زندگی کنیم. یعنی با وجود تمام سرگرمیهای لذتبخشی که داریم ممکن است در آخر کار، زندگی را با تلخکامی به پایان ببریم و وقتی در بستر مرگ افتادهایم ببینیم تنها فرصتمان برای زندگی را از دست دادهایم.
ویلیام اروین – نویسنده کتاب – با بررسی فلسفه رواقیون باستان و با استفاده از تجربههای شخصی خودش در مسیر رواقی زیستن، به خواننده نشان میدهد که چطور بینشها و توصیههای عملی رواقیون میتواند به ما – آدمهای دنیای امروز – کمک کند که بهتر زندگی کنیم.
کتاب فلسفهای برای زندگی
همانطور که از عنوان اصلی و عنوان فرعی مشخص است، این کتاب تلاش میکند یک فلسفه برای زندگی بر اساس فلسفه رواقیون تقدیم خواننده کند. فلسفهای که بنیانگذار آن زِنون کیتیومی بود و نویسنده اعتقاد دارد در دنیای امروز هم این فلسفه بسیار موثر خواهد بود.
اما نکته جالب توجه این است که در ابتدای کتاب نویسنده به این اشاره میکند که شما بهتر است در زندگی از یک فلسفه خاص پیروی کنید. چندان مهم نیست که فلسفه زندگی شما فلسفه رواقی باشد، چیزی که مهم است، این است که شما یک فلسفه داشته باشید. چون بدون داشتن یک فلسفه خاص ممکن است بد زندگی کنیم.
کتاب فلسفهای برای زندگی در چهار بخش اصلی نوشته شده است. در بخش اول که عنوان آن «ظهور رواقیگری» نام دارد، ویلیام اروین به این موضوعات میپردازد که فلسفه روی زندگی تمرکز دارد و یک مسیر برای زندگی هر فردی مشخص میکند و در ادامه رواقیون نخستین و مکتب آنها را به خواننده معرفی میکند. این بخش در حکم مقدمه و شناخت فیلسوفان بزرگ رواقی است و در بخشهای بعدی موضوع اصلی کتاب آغاز میشود.
بخش دوم کتاب «راهکارهای روانشناختی رواقی» نام دارد که از پنج فصل تشکیل شده است: فکر کردن به اتفاقات ناگوار / دوگانه اختیار / تقدیرگرایی / پرهیز از لذت / مراقبه و تامل.
بخش سوم «توصیههای رواقی» نام دارد که به اعتقاد من یکی از بهترین بخشهای کتاب است. فصلهای این بخش عبارت است از: وظیفه / روابط اجتماعی / توهین / اندوه و ماتم / خشم / ارزشهای شخصی ۱ / ارزشهای شخصی ۲ / تبعید / دوران پیری / مردن / در باب رواقی شدن.
در بخش دوم و سوم به توضیح بایدها و نبایدها زندگی رواقی خواهیم پرداخت. برای این کار، نخست به شرح تکنیکهای روانشناختی رواقیون برای دستیابی به آرامش و حفظ آن میپردازم. سپس توضیح میدهم که رواقیون بهترین راه برای مواجهه با فشارهای زندگی روزمره را چه میدانند: مثلا اینکه وقتی کسی توهینی به ما میکند چه واکنشی باید نشان دهیم؟ هرچند خیلی چیزها در طول این دو هزار سال تغییر کرده اما روان انسان تغییر چندان زیادی نکرده است. به همین دلیل است که ما انسانهای قرن بیستویکمی هم میتوانیم از توصیههای فیلسوفانی چون سنکا به رومیان قرن اول بهرهمند شویم.
و در نهایت بخش چهارم کتاب که «رواقیزیستن در زندگی مدرن» نام دارد، شامل تجربهها و توصیههای نویسنده هم میباشد که راهنمای مناسبی برای رواقیزیستن تقدیم خواننده میکند.
جملاتی از متن کتاب فلسفهای برای زندگی
به عقیده رواقیون، انسان باید از هر چیز خوبی که زندگی پیش پایش میگذارد مانند دوستی و ثروت بهره ببرد ولی به این شرط که دلبسته آنها نشود. در واقع، رواقیون معتقد بودند ما انسانها باید هر چند وقت یکبار از لذتهای زندگی دست بکشیم، لختی درنگ کنیم و زمانی را صرف تامل درباره فقدان همه این چیزهای لذتبخش کنیم.
به عقیده موسونیوس باید فلسفه آموخت چون در غیر این صورت نمیتوان به داشتن یک زندگی خوب امیدوار بود. او همچنین معتقد بود فلسفه باید عمیقا بر تکتک ما اثر بگذارد. در واقع به نظر او، وقتی فیلسوفی صحبت میکند، کلماتش باید لرزه بر اندام مخاطبان بیندازد و احساس شرمندگی و خجالت در جانشان بیفکند و وقتی سخنانش به پایان رسید، باید مخاطبانش به جای تشویق او به تفکر و سکوت فرو بروند.
ما معمولا کسی را خوشبین میدانیم که نیمه پر لیوان را میبیند. این میزان از خوشبینی، تازه اول کار فرد رواقی است. او بعد از نشان دادن خوشحالیاش از اینکه به جای یک لیوان نیمهخالی لیوانی نیمهپر دارد، از این هم که اصلا لیوانی دارد ابراز خرسندی میکند: ممکن بود لیوانش شکسته یا حتی دزدیده شده باشد. اگر آن فرد رواقی دوآتشهای باشد یک گام از این هم پیشتر میرود از اعجاب ظروف شیشهای حرف میزند: ظروفی که ارزان و نسبتا مقاومند، طعم و بویی به محتوایشان نمیدهند و عجب معجزهای! حتی میتوانی تویشان را ببینی. شاید اینها کمی مسخره به نظر بیاید اما برای کسانی که توانایی لذت بردن را از دست ندادهاند، جهان جای شگفتانگیزی است.
میتوانیم تمام عمر آرزو کنیم که ای کاش شرایطمان جور دیگری میبود، اما اگر اجازه چنین کاری را به خودمان بدهیم، همه عمرمان به نارضایتی خواهد گذشت.
معمولا وقتی به ما توهین میشود، عصبانی میشویم. رواقیون معتقد بودند چون عصبانیت احساس منفی است که میتواند آرامشمان را به هم بزند، باید راهکارهایی پیدا کنیم تا نگذاریم توهین و تحقیر باعث عصبانیتمان بشود؛ راهکارهایی که زهر توهین را بگیرد و تسکینمان دهد. یکی از راهکارهای تسکیندهنده رواقیون این است که دمی درنگ کنیم و ببینیم حرفی که شخص توهینکننده میزند راست است یا نه. اگر حرف درستی زده باشد که جای ناراحت شدن ندارد. مثلا فرض کنید کچل باشید و کسی به خاطر کچل بودن شما را مسخره کند. سنکا میپرسد: چرا شنیدن چیزی که عیان است، توهین به حساب بیاید؟
دلیل اصلی جستجوی ثروت، میل ما به شهرت است. به تعبیر دقیقتر، ما به دنبال ثروت میرویم چون فکر میکنیم چیزهایی که میتوانیم با ثروتمان بخریم، تحسین دیگران و به تبع آن میزان قابلتوجهی از شهرت را برای ما به ارمغان میآورد.
به گفته موسونیوس آنچه پیری را رنجآور میکند، ضعف و بیماری قرین با آن نیست، بلکه فکر مرگ است.
همیشه باید به جای تلاش برای تسلط بر سرنوشت، به دنبال مهار خویشتن باشیم، به جای تلاش برای تغییر نظم موجود، امیال و خواستههایمان را تغییر دهیم. و به طور کلی باور داشته باشیم که هیچ چیز جز اندیشههای خودمان به طور کامل در اختیار ما نیست.
آدم همانقدر بیچاره است که خودش فکر میکند.
رواقیون به خوبی فهمیده بودند که خشم، با لذت جور درنمیآید و اگر کاری برای از بین بردنش نکنیم، زندگیمان را تباه میکند.
یکی از بزرگترین خطاهایی که خیلی از انسانها مرتکب میشوند این است که اصلا هیچ فلسفهای برای زندگیشان ندارند. این آدمها عنان زندگیشان را به ساختار تکاملیشان میسپارند و تحت کنترل و هدایت آن با جد و جهد تمام به دنبال چیزهایی میروند که حس خوبی به آنها میدهد و از چیزهایی که حس بدی در آنها ایجاد میکند، دوری میکنند.
The Ancient Art of Stoic Joy