پشت جلد کتاب آمده است:

 

چنگیز آيتماتوف (۲۰۰۸-۱۹۲۸) نویسندهی قرقیز که آثارش به يكصد و پنجاه زبان دنیا و به بیش از چهل میلیون نسخه او را نویسنده ای خلاق و توانا معرفی می کند، در روستای چقر در شمال قرقیزستان، که در آن هنگام جزیی از اتحاد جماهیر شوروی بود، از مادری ترکمن و پدری قرقیز به دنیا آمد. در سال ۱۹۵۶ در دانشكدهی ادبیات ماکسیم گورگی در مسکو پذیرفته شد و دو سال بعد <جمیله» را نوشت که حکایت معصوم و روایت مغموم یک عشق ممنوع بود. چاپ و انتشار جميله به زبان فرانسه توسط لویی آراگون، به عنوان زیباترین داستان عاشقانهی جهان شناخته شد و نام چنگیز آيتماتوف را در سراسر دنیا بر سر زبان ها انداخت. بعد از آن روزی به درازای یک قرن»، رؤیای ماده گرگ»، «نخستین آموزگار»، «کلنگهای زود پرواز»، پرندهی مهاجر»، «آنا تارلا»، «کشتی سفید»، «پیشگوی نفرین شده»، «ابر سفید چنگیزخان» و بالاخره «الوداع گولساری» را نوشت و در آن مثل دیگر آثارش به بیان مشکلات جامعهی آن روز شوروی در قالب نمادهای شاعرانهی برگرفته از فرهنگ قرقیزستان پرداخت.

و روزی که برای معرفی رمان «روزی به درازای یک قرن» و چند رمان دیگرش، از جمله آخرین رمان اش: «پلنگ برف ها» به آلمان رفته بود، در سن ۸۰ سالگی در همان جا درگذشت. (۱۱ ژوئن ۲۰۰۸)

 




Farewell, Gulsary!

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب