پشت جلد کتاب آمده است:

ایزابل خندان: با بازوان گشاده، پیرامون کابین جدید چرخید، سبک، خرسند از موسیقی ای که لبانش در سکوت تلاش می کرد تکرار کند. پاهایش بی جوراب کفپوش را لمس می کرد. دستانش گشوده بر پرده ها دست می کشید . توقف کرده، یک انگشتش را گاز گرفت، لبخند زد و  به طرف ...

آواز خنیاگران کور سفری است سوی سرزمین سراب. نقطه عطفی است بر تقدیر غم انگیز و حیرت انگیز سراسر واقعی.

کنکاشی است در جستجوی دستیابی انسان، آگاهانه یا ناآگاهانه به آزادی. شهر مکزیک و دنیای روی آب و دریا محیطی غریب و صحنه ای است واژگون از دنیای ملموس ما ...

 




Short Stories

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب