کتاب ابرابله
کتاب ابرابله، رمانی نوشته ی ارلند لو است که نخستین بار در سال 1996 منتشر شد. راوی بیست و پنج ساله ی این رمان جذاب، نمی تواند معنایی در زندگی خود پیدا کند و از همین رو، از دانشگاه انصراف می دهد و به خانه ی برادرش در نیویورک می رود. او با هدف کشف معنا و هدف زندگی، شروع به نوشتن فهرست هایی می کند. مفهوم زمان و این که آیا این مفهوم واقعا اهمیتی دارد یا نه، تمام ذهن او را به خود مشغول کرده است. او به دوست هواشناسش فکس می زند، توپی را بارها و بارها به دیوار می کوبد، با پسری خردسال در همسایگی شان دوست می شود و تلاش می کند تا معنای کامل زندگی و بهترین راه سپری کردن آن را درک کند. او شخصیتی بامزه، صمیمی، مرموز و بسیار گزنده دارد، و البته، یک ابرابله است.

 

ارلند لو، زاده ی 24 می 1969، منتقد فیلم، فیلمنامه نویس و رمان نویسی نروژی است. لو سابقه ی فعالیت به عنوان معلم را دارد و مدتی به عنوان روزنامه نگار مستقل برای روزنامه ی نروژی Adresseavisen کار می کرد. او اکنون در اسلو زندگی می کند. لو در سال 1998 و در شهر اسلو، انجمن فیلمنامه نویسان اسلو را راه اندازی کرد. اولین کتاب او در سال 1993 به انتشار رسید.

 

پشت جلد کتاب آمده است:

بدترین گزینه این است آدم کسی بشود که دنیا را بدتر می کند. تلاش می کنم از این مورد اجتناب کنم. و تقریبا به هر قیمتی. ولی فکر نمی کنم چندان ساده باشد. شاید گیر آدم های ناجور و نابکار بیفتم . امکان دارد برای بهترین آدم ها هم چنین وضعیتی پیش بیاید. و آن موقع است که گرفتار می شوم. و آن موقع دنیا کمی بدتر می شود و من دیگر توی چشم مردم کوچه و خیابان نگاه نمی کنم.

می تواند اتفاق بیفتد، به همین سادگی.

فکر چهارمم این است که آلانیس به احتمال خیلی زياد الان نامزدی چیزی دارد. و آن مرد خیلی آدم باحالی باشد. در جهانی که ساخته ایم دانستن رنج بردن است و دیدن عصیان در پی دارد و گاه انزوا، «ابر ابله» آغاز دانستن و دیدن است برای شخصیتش که چون برخی از ما انزوا را دوست نمی دارد.




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب