پشت جلد کتاب آمده است:

(طالع شوم، همانند مرضی، کشتی ها را در هردریایی تهدید می کند؛ مرضی که ریشه اش را در آن قلمرو بزرگ ناشناخته که قضا و قدر نام دارد باید جست وجو کرد.)
پولارلیس، کشتی باری۔ مسافری که به طور معمول میان هامبورگ و سواحل نروژ رفت و آمد می کند، این بار سفری متفاوت در پیش دارد. سفری با غافلگیری های متعدد و پی در پی، که ناخدای جدی و کم سخن کشتی را وا می دارد برای کشف رمز و راز رویدادها خود نقش کارآگاه را بر عهده گیرد. 
در ماجرای این کتاب از ژول مگره، بازرس نامدار رمان های پلیسي ژرژ سیمنون، اثری نیست؛ ولی همان جو سنگین خاص داستان های سیمنون را در فضای محدود کشتی ای در میان دریا و در روابط بین سرنشینان رنگ به رنگ آن بازخواهیم یافت؛ با تمرکزی موشکافانه بر روان انسان هایی که به آخر خط رسیده اند. 

 




Danger at Sea

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب