کتاب تندر
مجموعه داستان «تندر» ۲۰ داستان کوتاه تامر نویسنده عرب زبان را در خود جای داده است. «تندر» که همان عنوان اصلی کتاب است داستانک نوزدهم این اثر زکریاست که از زبان راوی دانای کل درگیری نوجوانی را با ابرها و خورشید روایت می کند. در ابتدای داستانک رعد آمده است که «من به خورشید فرمان دادم که نتابد اما خورشید از فرمانم سرپیچد. تصمیمم گرفتم وقتی قد کشیدم، از خورشید انتقام بگیرم».در ادامه این داستان نیز نویسنده جدال دانش آموز دبستانی با معلم ریاضی اش را شرح می دهد. دانش آموز در نهایت با طنزی تلخ و کنایه آمیز تصمیم می گیرد بمب اتم بسازد تا با آن خورشید را منفجر کند. این کار را هم می کند و انفجار خورشید نور را بر خرابه ها می تاباند. در مجموعه داستان های «رعد» نویسنده از جریان سیال ذهن با تعبیرهای بدیع استفاده کرده است و با زبانی ساده، چیزی میان عامیانه و فصیح، روایت خود را برای خواننده روایت کرده است. از دیگر داستانک های این کتاب «فراموشی»، «دروغ»، «روز شاد»، «شکست» و «گرسنگی» و...است.

 

زکریا تامر (زاده ۲ ژانویه ۱۹۳۱ در دمشق، سوریه) استاد برجسته داستان کوتاه عربی است.او یکی از نویسندگان داستان کوتاه و مهم در جهان عرب است و یکی از نویسندگان اصلی داستان کودکان عرب است. او همچنین برای کودکان داستان می‌نویسد و به عنوان یک روزنامه‌نگار آزاد کار می‌کند و ستون‌های طنز را در روزنامه‌ها می‌نویسد.آثار داستان کوتاهش، اغلب یادآور قصه‌ها است، و شهرت آنها به واسطه پیچیدگی در عین ساده بودن است.

 

پشت جلد کتاب آمده است:

آدم های قصه های زکریا تامر، چنان تا مغز استخوان گرسنه اند که یکدیگر را به شکل خوراک می بینند. در بیشتر قصه های او میل، حول شکم تمرکز یافته است. اشتیاق، اشتیاق "خوردن" است، اشتیاق "بلع". اوج این اشتیاق در قصه ای که نامش هم "گرسنگی" است تجلی یافته است، آنجا که شخصیت قصه در خواب، کودکی را می خورد و تنی را به شکل نان می بیند، یا قصدي "عروسی شرقی" که در آن نیز به کنایه به گرسنگی وغلبه اشتیاق بر خوردن بر هر اشتياق دیگری اشاره می شود، و این میل در بسیاری از قصه ها با خشونت می آمیزد و به تمامی اینها باید وحشت را افزود که چون شمشیری بران بر بالای سر شخصیت های داستانهای تامر نگه داشته شده است. برای همین است که تامر به رغم بی زمان و مکان بودن قصدهایش، نویسنده ای است سخت معاصر و هم پیوند با واقعیتهای عینی عصری که در آن زیسته است. قصه های او بی اینکه آشکارا به دورانی خاص اشاره داشته باشند، با سیاست پیوند خورده اند. در این قصه ها، گویا کابوس خشونت های بنیادگرایانهی خاورمیانه نیز به درستی ترسیم شده است. کابوس آینده ای که دیگر آینده نیست. 




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب