امریکا (مفقود الاثر)
- دسته بندی : کتاب فارسی > رمان خارجی
- کد محصول : 2.2507
-
وضعیت :
موجود
- شابک: 9789649197517
- مولف: فرانتس کافکا
- مترجم: بهرام مقدادی
- وزن(گرم): 337
- تعداد صفحه: 294
- ناشر: ماهی
- قفسه نگهداری در کتابسرا: B-10-5 | بخش B ستون 10 ردیف 5
امریکا (مفقود الاثر)
- دسته بندی : کتاب فارسی > رمان خارجی
- کد محصول : 3.2507
-
وضعیت :
موجود
- شابک: 9789649197517
- مولف: فرانتس کافکا
- مترجم: بهرام مقدادی
- وزن(گرم): 337
- تعداد صفحه: 294
- ناشر: ماهی
- قفسه نگهداری در کتابسرا: B-10-5 | بخش B ستون 10 ردیف 5
- توضیح: رقعی شومیز علی اصغر حداد
امریکا (مفقود الاثر)
- دسته بندی : کتاب فارسی > رمان خارجی
- کد محصول : 1.2507
-
وضعیت :
موجود
- شابک: 9789649197517
- مولف: فرانتس کافکا
- مترجم: بهرام مقدادی
- وزن(گرم): 337
- تعداد صفحه: 294
- ناشر: هاشمی
- قفسه نگهداری در کتابسرا: B-10-5 | بخش B ستون 10 ردیف 5
- توضیح: رقعی شومیز بهرام مقدادی
کتاب آمریکا
کتاب آمریکا، رمانی نوشته ی فرانتس کافکا است که اولین بار در سال 1927 انتشار یافت. این رمان، داستان مهاجری جوان به نام کارل روسمان را روایت می کند که پس از تجربه ی اتفاقی خجالت آور، توسط پدر و مادرش به آمریکا فرستاده می شود. کارل انتظار دارد در این سرزمین جادوییِ فرصت ها بتواند اشتباهات گذشته را جبران کند و زندگی مفیدی را پی بگیرد، اما او در عوض وارد گردابی از ماجراهایی عجیب و سردرگم کننده می شود. اگرچه کافکا هیچوقت به آمریکا نرفت، تصاویری از چشم اندازهای وسیع، خطرات و فرصت های این کشور، الهام بخش اصلی شکل گیری داستان این رمان ارزشمند هستند. کافکا در کتاب آمریکا، از تخیل بی نظیر خود کمال بهره را برده و اثری ارزشمند را خلق کرده که به «سرزمین موعود»، از دریچه ای متفاوت می نگرد.
پشت جلد کتاب آمده است:
آمریکا در ذهن بسیاری از آدمها، سرزمین رویا و خیال است، و یا سرزمين تحقق رویاها. ذهن جوان آغشته به رویا و خیال است. این جوان راهی آمریکا می شود تا به آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند. اما آنچه اتفاق می افتد آمریکای کافکاست، نه آن آمریکای خیالی رویای خوش به کابوسی شوم بدل می شود، از چهره هیولائی واقعیت پرده به سویی می رود، و «کارل مخلوق ذهن كافكا. قدم در قاره تشویش می گذارد. تشويش قلمرو ادبی کافکاست، و تشويش، دستکم، تشویش جهان جدید، مخلوق حاکمیت سرمایه داری بر آمریکاست. کافکا این دو قطب تشویش، قطب فردی و قطب اجتماعی را، چون سنجی چنان بهم می کوبد که طنین آن در افلاک به گوش می رسد. خواننده دقیق وقتی که این رمان را در دست می گیرد، در آستانه یکی از بزرگترین تحولات ادبی زندگی خویش ایستاده است، و شاید در آستانه بزرگترین ماجرای روحی زندگی خویش.
پشت جلد کتاب آمده است:
«تازگیها از آیزنگاسه میگذشتم که یکی در کنارم گفت: "از کارل چه خبر؟" سر برگرداندم؛ مردی را دیدم که می رفت و بی اعتنا به من با خودش حرف میزد. این پرسش را هم با خودش مطرح کرده بود. خب البته کارل شخصیت اصلی رمان بداقبال من است و آن رهگذر بی آزار ناخودآگاه وظیفه داشت به من بخندد، چون اصلا نمی توانم سؤالش را تشویق تلقی کنم.» کافکا، نامه هایی به فلیسه، ۲۸ فوریه - ۱ مارس ۱۹۱۳
Amerika