زایر افسون شده

 

 

 

پشت جلد کتاب آمده است:

زائر - رعیتی چابک و آواره، و جنگجویی سالک - بهادر سیاه پوشی است که داستان نیم قرن زندگی خود را به گونه ای عارفانه بازگو می کند: رام کردن اسبان وحشی، پیروزی بر قهرمان استپ ها، چیرگی بر وسوسه ی افسون زن، قربانی قراردادن خود برای نجات نزدیکان، حماسه آفرینی در جنگ و عذاب اسارت، تعمید کودکان، ستیز با ابلیس و پیشگویی سرنوشت کشور. مادرش نذر می کند تا او را به خدمت خدا بسپارد و پسر سعی دارد سوگند او را نقض کند و راه دنیا را برمی گزیند. با این حال شیفتگیهای معنوی در ضمن این که او را از هلاکت می رهاند، از پس مرگی محتوم به صومعه می رساند، گرچه در آخر عیان می شود که علت اصلی آن گرسنگی و بی خانمانی است. ماکسیم گورکی در چند جا لسکوف را استاد زبان روسی خود دانسته و در جایی هم گفته است که لسکوف، خود آن زائر افسون شده و شوریدهی زندگی و سخن است

 




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب