پشت جلد کتاب آمده است:

هرچند تنگ نظری، قشریت، نواندیش ستیزی و دگراندیشگریزی در سراسر تاریخ رنجبار مردم ایران مسلط است و هرچند تحزب در سیاست و تنوع در فرهنگ هرگز تجربه نشده است، با این حال، ما به اندیشمندانی برمی خوریم که دارای عقاید و عمل توام با سعة صدر و رواداری ژرف هستند، آشکارا و یا در پرده و کنایه و ایهام در مقابل قشریت ایستاده اند و به بی آزاری، انسان دوستی و همبستگی جهانی و رواداری ایرانیت دلبسته- اند. اندیشمندان ما فرزندان زمان خویش و پروردة جامعة سنت گرا و تنگ نظر خویش هستند. هرچند اندیشه های تابناک وانسانگرای آنها به قلب ها، دستان و زانوان ماگرمی و توان می بخشد، اما برخی از این اندیشه ها، به ویژه راجع به زنان، نژادهای غیرایرانی و مذاهب غیراسلامی، خداناباوران و... با ارزش ها و هنجارهای جوامع مدرن همخوانی ندارد. ا تلاش من در این نوشته آن است که برخوردی شبیه با برخورد علوم دقیقه با گذشته خود داشته باشیم. بدین سان که اندیشه های نادرست و نادقیق را به دور می اندازیم و درست ترها را که از كورة آزمون و محک تجربه، سربلند بیرون آمده اند، پیش رو قرار داده، سکوی پرش و پرواز به سوی آینده بهتر می کنیم. به زبان دیگر، نفی دیالکتیکی، در مقابل پذیرش دربست گذشته و يانفی مکانیکی هر آنچه به گذشته تعلق دارد. 
از پیش گفتار نویسنده 

 




Tolerance in the cultural history of Iran
کتابهای مرتبط

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب