ترسوها (کتاب بابل 28)
- دسته بندی : کتاب فارسی > ادبیات
- کد محصول : 1.22514
-
وضعیت :
موجود
- شابک: 9786222230029
- مولف: دیمه ونوس
- مترجم: اختر ذوالفقاری
- وزن(گرم): 200
- تعداد صفحه: 171
- ناشر: تیسا
- قفسه نگهداری در کتابسرا: B-7-8 | بخش B ستون 7 ردیف 8
- توضیح: رقعی شومیز
کتاب ترسوها
ترس ریشه های امید را در وجود آدمی می خشکاند و رویاهای روشن شب را پیش ازآمدن فردا به تاریکی می سپارد. هنگامی که مردمک های بی قرارت در چشم های معصومت سرگردان اند و به دوردست اتفاقات شوم درآینده ای نا معلوم می نگرند، درست درهمان هنگام جوانه های خوشبختی سراز خاک برنیاورده می میرند... چرا که تو آن ها را از شکفتن عادت داده ای... یادداشت های نیمه تمام «نسیم» به دست «سلیمی» رسیده است و او را برآشفته است. سلیمی کلمه به کلمه شان را می بلعد و حرف به حرف درلابه لای آن کلمات می دود، و درمی یابد که آن یادداشت ها رمانی ناقص اند که سر گذشت زنی سرشته شده ازترس، درست مثل خودش، است. هراس بر نسیم چیره شده است و نتوانسته است رمان نیمه تمام خود را تمام کند. نسیم از رساندن یادداشت های ناتمام خود به دست سلیمی چه قصدی داشته است؟ آیا او می خواهد سلیمی پایان رمان را بنویسد؟
(متولد 1982) نویسنده و مترجم سوری است. وی در دمشق متولد شد و در دانشگاه دمشق و سوربن، ادبیات فرانسه را فرا گرفت.او در رسانه های چاپی و پخش (رادیو و تلویزیون) کار کرده است.او منتقدان ادبی را با جزییات مجموعه داستان کوتاهی که در سال 2007 منتشر کرد، جلب نمود.او اولین رمان خود را با نام "صندلی" در سال 2008 منتشر کرد. او به عنوان یکی از بیروت39 ، گروهی از 39 نویسنده عرب زیر 40 سال انتخاب شده از طریق مسابقه ای که توسط مجله بانپال و جشنواره های هی برگزار شد ، انتخاب شد.
پشت جلد کتاب آمده است:
ترس ریشه های امید را در وجود آدمی می خشکاند و رؤیاهای روشن شب را پیش از آمدن فردا به تاریکی می سپارد. هنگامی که مردمکهای بی قرارت در چشمهای معصومت سرگردان اند و به دوردست اتفاقات شوم در آینده ای نامعلوم می نگرند، درست در همان هنگام جوانه های خوشبختی سر از خاک برنیاورده می میرند؛ ... چراکه تو آنها را به ترس از شکفتن عادت دادهای یادداشت های نیمه تمام «نسیم» به دست «شليمي اليما» رسیده است و او را برآشفته است. سلیمی کلمه به کلمه شان را می بلعد و حرف بہ حرف در لابه لای آن کلمات می دود، و در می یابد که آن یادداشتها رمانی ناقص اند که سرگذشت زنی سرشته شده از ترس، درست مثل خودش، است. هراس بر نسیم چیره شده است و نتوانسته است رمان نیمه تمام خود را تمام کند. نسیم از رساندن یادداشت های ناتمام خود به دست سلیمی چه قصدی داشته است؟ آیا او می خواهد سلیمی پایان رمان را بنویسد؟
The Frightened Ones