فاجعه در شکارگاه

پشت جلد کتاب آمده است:

آنتوان پاولويچ چخوف» درام نویس و داستان سرای معروف روسی در ۱۷ ژانویه سال ۱۸۹۰ در شهر «تاکان روگ» در آغوش یک خانواده فقیر دیده به جهان گشود. وی در سال ۱۸۹۷ در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه دینی یونانی آغاز کرد. چخوف با کار و کوشش فراوان، تحصیلات مقدماتی خود را در «ژمنازيوم» مسقط الرأس خاتمه داد و برای تحصیل در دانشکده پزشکی عازم مسکو شد. وی تحصیلات پزشکی خود را در سن ۱۹ سالگی در سال ۱۸۷۹ در دانشکده پزشکی دانشگاه مسکو آغاز کرد. در زمان دانشجویی، برای گذران زندگی خود و خانواده اش، صدها داستان کوتاه نوشت او در سال های ۱۸۸۰ تا ۱۸۶ علاوه بر آموختن پزشکی با نام های مستعاری مانند آنتوشا چخونته، آدم کبدگندیده، برادر برادرم، روور، اولیس» به نوشتن داستان و طنز در مجله های فکاهی مشغول بود. در ۱۸۸۶ به عنوان پزشک فارغ التحصیل شد و در شهر واسکر سنسک به طبابت پرداخت. در سال ۱۸۸۸ جایزه پوشکین به مبلغ ۵۰۰ «روبل» به وسيله آکادمی علوم امپراطوری به او اعطا شد و در سال بعد عضو جمعيت دوستداران (ادبیات روسی) شد و در همین سال بود که نمایش «دیو جنگل» را در چهار پرده تنظیم کرد. الطريقه «خواستگاری» را در یک پرده و داستان معروف افسانه خسته کننده، از دفتر یادداشت یک پیر مرده را نوشته آثار معروف چخوف عبارت است از: هنگام سحر- ایوانف - استپ- روشنایی ها- جشن تولد زنگها را نوشت. در ۱۸۹۱ «فراریان ساخالین» «دوئل» و «زنان» را نوشت آثار معروفش در ایتن سال عبارتست از داستان های اطاق شماره 1 - ملخ زوجه- در تبعید همسایگان، در سال ۱۸۹۳ء داستان «مرد ناشناس» و یادداشت های معروف مسافرت به سیبری را تحت عنوان «جزیره ساخالين* منتشر کرد. در سال ۱۸۹۷ داستان های «آدم توی جلد» «يونج»، «لا تستأجر»، «شوهر»، «خانم مامانی» را نگاشت و در سال ۱۸۹۹ داستان های «خانم و سگ ملوسش» و «دررا وین» را به رشته تحریر درآورد. چخوف از سال ۱۸۹۱، کار خود را به عنوان پزشک عمومی در دهکده مليخووا آغاز کرد. در سال ۱۹۰۱ با اولگاکنیپره ستاره تئاتر هنری به مسکو ازدواج کرد. او همچنین در همین مدت ۳ شاهکار خود را نوشت: بانوی صاحب سگ (۱۸۹۹)، سه خواهر (۱۹۰۰) و باغ آلبالو (۱۹۰۴). سرانجام چخوف در ماه مه سال ۱۹۰۶ بدرود زندگی گفت و جسدش در گورستان صومعه نووو- دویچی در شهر مسکو به خاک سپرده شده.

آنتون پاولوويچ چخوف نویسنده ی بزرگ روسی در تاریخ ۲۹ ژانویه سال ۱۸۹۰ در شهر تاگانروگ پا به عرصه ی وجود نهاد. چخوف در تاگانروگ در مدرسهی یونانی تحصیل می کرد و سپس وارد مدرسه ی متوسطه گردید؛ بعد از تمام کردن مدرسه ی متوسطه هم به مسکو رفت و در سال ۱۸۷۹ در دانشکده ی پزشکی مسکو ثبت نام نمود و آن را در سال ۱۸۸۶ به پایان رسانده و چند سالی در مسکو طبابت کرد و طبابت در وجودش علاقه و میل شدیدی نسبت به نویسندگی ایجاد نمود. خاصه این که داستان هایش وقتی فقط ۱۹ سال داشت در مجلات فکاهی آن زمان درج می گردید. بدین ترتیب ذوق و قریحه ی چخوف در عنفوان جوانی اش آشکار و بر همه معلوم گردید. فاجعه در شکارگاه، داستانی واقعی ارائه شده از یک بازپرس است که ماجرایی عجیب از یک پرونده را به تحریر درآورده است. چخوف در این داستان رازهایی از افرادی را نشان می دهد که خاکستری رنگ هستند و دنیایی از عشقی مرموز و افکاری عجیب را به نمایش می گذارد که خواننده را مجذوب و غرق در حیرت می سازد.