در بندر آبی چشمانت (گزینه شعرهای عاشقانه)

پشت جلد کتاب آمده است:

در حضور دیگران می گویم تو محبوب من نیستی

و در ژرفای وجودم می دانم چه دروغ گفته ام

می گویم میان ما چیزی نبوده است

تنها برای این که از دردسر به دور باشیم

شایعات عشق را، با آن شیرینی، تکذیب می کنم

و تاریخ زیبای خود را ویران می کنم

احمقانه، اعلام بی گناهی می کنم

نیازم را می کشم، بدل به کاهنی می شوم

عطر خود را می کشم و

از بهشت چشمان تو می گریزم

نقش دلقکی را بازی می کنم، عشق من

و در این بازی شکست می خورم و باز می گردم

زیرا که شب نمی تواند، حتی اگر بخواهد،

ستارگانش را پنهان کند،

و دریا نمی تواند، حتی اگر بخواهد،

کشتی هایش را.

 



از همین نویسنده: نزار قباني
از همین مترجم: احمد پوری

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب