کتاب چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟  
پالومینو مولرو که آخرین فرزند به جا مانده از مادری بیوه است، از خدمت سربازی معاف می شود. در حقیقت، مولرو نه یک جنگجو، بلکه نوازنده ی موسیقی است: او که در گذشته برای زن های جوان در تالارا، شهری کوچک در پرو، گیتار می نواخت و آواز می خواند، برای خدمت در نیروی هوایی نام نویسی می کند. افسر لیتوما و ستوان سیلوا از نیروی گارد ملی، مسئولیت رسیدگی به پرونده ی قتل فجیع و بی رحمانه ی مولرو را به عهده گرفته و خیلی زود درمی یابند که او به این منظور برای خدمت نام نویسی کرده که نزدیک پایگاه نظامی[و شخصی بخصوص]باشد. نقش آفرینان اصلی قتل، خیلی زود و تقریبا خودخواسته، خود را به ستوان سیلوا نشان می دهند؛ افسری که قسم خورده است تا قبل از مرگش، این پرونده را بسته و زن رویاهایش را به دست آورد؛ زنی فربه، اغواگر و ازدواج کرده به اسم دونا آدریانا که پیشرفت های سیلوا را مهم تلقی نمی کند. شخصیت های اصلی خود را به مخاطب می شناسانند اما گنگ و مرموز باقی می مانند: ریچارد دوفو، مردی خشن و بی رحم؛ سرهنگ میندرئو، قدرتمند و متکبر که به شکل عجیبی از دختر زیبا و بی احساسش، آلیسیا حرف شنوی دارد؛ دختری که رازی مگو را با پدرش در سینه دارد. در نهایت، خود مولرو، موسیقی دانی زمخت و بدترکیب که به درجات بالایی از اجتماع رسیده و به خاطر غرورش مجازات سختی می شود. رمان به یاد ماندنی ماریو بارگاس یوسا، معمایی دست نیافتنی درباره ی روح انسان، جرم و بی گناهی را به مخاطبین عرضه کرده و با مجبور کردن خوانندگان کتاب به همدردی با ظالمین، قضاوت کردن قربانیان و شاید بخشیدن هر دو گروه، آن ها را به چالشی سخت دعوت می کند.


از همین مترجم: احمد گلشیری

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب