پشت جلد کتاب آمده است:

پیکسل در داستان هایش در جستجوی امید و عشق و امنیت، لحظه ای از زندگی را به نمایش می گذارد. این داستان ها که نه اوجی دارند و نه فرودی، نگاهی کوتاه اند به جهان شخصیت ها و بی رنگی آن. بیکسل بیش از آن که در جستجوی پاسخ باشد، به دنبال طرح پرسش است، چرا که از نظر او پرسش است که اهمیت دارد نه پاسخ. شخصیت های داستانی او اغلب تنها و از کار افتاده و شکست خورده اند. او به کمک واژگانی ساده به توصیف جهان پیچیده این انسان ها می نشیند تا خواننده را به تامل و اندیشه در باب جهان پیرامونش ترغیب کند. شاید بتوان بزرگترین برجستگی آثار بیکسل را در عین انتزاعی بودن، طنز گزنده آن دانست که درون مایه هایی چون مرگ یا خاطره را در برمی گیرد. بیکسل خود را نویسنده ای کم نویس می نامد اما می توان او را نویسنده ای کوتاه نویس هم خواند. او کمتر داستانی نوشته که از دو صفحه بیشتر باشد. از همین رو منتقدین ادبی سوئیس او را استاد داستانک می دانند. 

 

 




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب