کتاب گزارش شاهد عینی
«گزارش شاهد عینی» گزیده‌ای است از داستان های کوتاه مهم‌ترین نویسندگان آلمانی زبان قرن بیستم، از هر نویسنده دست کم یک داستان انتخاب شده است که هر کدام لحنی متفاوت از دیگری دارند. کوشش اصلی مترجم بازآفرینی لحن های گوناگون به زبان فارسی بوده است. داستان ها در کنار هم تصویر کاملی از داستان کوتاه آلمانی به دست می‌دهد.

مقبره‌دار، تنها نمایشنامه کافکاست که ناتمام ماند. گنجاندن این نمایشنامه در مجموعه داستان‌های کوتاه به این خاطر است که لحن و نثر کافکا در این نمایشنامه، سوای آن نثر و لحنی است که از او می‌شناسیم. نمونه‌ای از عشق مسیحی‌وار به همنوع». در قسمتی از کتاب آمده است: «زن به قاضی دادگاه گفت: علتش فقط این بود که براش دلواپس بودم. مدام می‌ترسیدم. الآن که بمیره و به عذاب دوزخ گرفتار بشه، همه‌اش می‌ترسیدم. عیب دیگه‌ای نداشت، حرف گوش کن، بی سر و صدا…

 

 

 

پشت جلد کتاب آمده است:

زن به درگاهی پنجره تکیه داده بود و به دور و بر نگاه می کرد. باد ملایمی از سمت رودخانه می وزید و هیچ خبری با خود نداشت. زن نگاه مردم کنجکاوی را داشت که سیری ندارند. هنوز کسی لطفی به او نکرده و جلوی خانه اش زیر اتومبیل نرفته بود. علاوه براین در طبقه ماقبل آخر زندگی می کرد. تا خیابان فاصله زیاد بود. از آن پایین فقط همهمه ای تا بالا می رسید. همه چیز آن پایین پایینها بود. زن داشت از پنجره کنار می رفت که متوجه شد پیرمرد روبه رویی چراغ اتاقش را روشن کرده است. هوا هنوز روشن بود. نور چراغ یک جوری بود. انگار که در یک روز آفتابی به چراغ روشن حاشیه خیابان نگاه کنی. زن کنار پنجره ماند. 
گزارش شاهد عینی» گزیده ای است از داستان های کوتاه مهم ترین نویسندگان آلمانی زبان قرن بیستم. از هر نویسنده دست کم یک داستان انتخاب شده است که هر کدام لحنی متفاوت از دیگری دارند. کوشش اصلي مترجم بازآفرینی لحن های گوناگون به زبان فارسی بوده است. داستان ها در کنار هم تصویر کاملی از داستان کوتاه آلمانی به دست می دهند

 

 




Selected Stories

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب