کتاب گوش ون گوگ 
شناخته شده ترین و پر شورترین واقعه در زندگی وینسنت ون گوگ که کمتر از همه نیز درک شده است. برای بیش از یک قرن ، زندگینامه نویسان و مورخان در جستجوی حقایق قطعی در مورد آنچه در یک شب دسامبر در آرل رخ داده است ، بیشتر از پاسخ ها سوال پیدا کرده اند. چرا یک هنرمند در اوج قدرت چنین اقدامی وحشیانه انجام می دهد؟ "راشل" مرموز که ونگوگ دیه ی فریبنده خود را به او اهدا کرد کی بود؟ آیا او از تیغ یا چاقو استفاده کرده است؟ آیا این فقط یک قسمت از گوشش بود ... یا ون گوگ واقعا کل گوش خود را برید؟
 
در کتاب گوش ون گوگ ، برنادت مورفی ، برای اولین بار ، داستان واقعی این حادثه که مدتهاست سو تفاهم شده است را فاش می کند ، دهه ها افسانه را از بین برد و نگاهی اجمالی به یک هنرمند آشفته اما درخشان در نقطه ی شکست خود می اندازد. کار کارآگاهی مورفی او را از اروپا به ایالات متحده آورده و باز می گرداند ، و به برپایی موزه های بزرگ و دسته بندی محتویات بایگانی فراموش شده ، وا می دارد. او سفر هیجان انگیز اکتشافی خود را با روایتی از زندگی ون گوگ در آرل ، شهر خواب آلوده پرووانسالی که ونگوگ در آن بهترین اثر خود را ایجاد کرده است شروع می کند، و به جهانی که در آن زندگی کرده است پیوند می زند ... مادران و روسپی ها ، حامیان کافه ها و بازرسان پلیس را به طور واضح بازسازی می کند. ، چوپانان و هنرمندان بوهمیایی را همین طور. ما با برادر و خیرخواه ون گوگ ، تئو ، مهمان و نقاش همکارش پل گوگن ، و بسیاری از موضوعات محلی نقاشی های ون گوگ روبرو می شویم که مورفی برای اولین بار برخی از آنها را شناسایی می کند. به طرز حیرت انگیزی ، مورفی اطلاعات ناشناخته ی قبلی درباره "راشل" را کشف می کند ... و از آن برای پیشنهاد یک فرضیه ی جدید جسورانه درباره ی آنچه در قلب و ذهن ون گوگ اتفاق می افتد را به مخاطبان و دنیا ارائه می دهد.
 
 
پشت جلد کتاب آمده است:
 

ونسان ون گوگ در دسامبر سال ۱۸۸۸ گوشش را برید. این داستان معروف ترین داستانی است که تاکنون درباره یک هنرمند شنیده ایم. اما واقعا در آن شب تاریک زمستانی چه اتفاقی افتاد؟ 

در کتاب گوش ون گوگ ، برنادت مرفی پرده از این راز برمی دارد. همراه با او به بزرگترین موزه ها و آرشیوهای فراموش شده سفر می کنیم و با جهان زنده ای که او از ونگوگ بازساخته است آشنا می شویم. 
درباره کارآگاهان پلیس، صاحبان کافه ها، زنان نجیبه، برادر محبوبش تئو و نقاش هم دوره اش پل گوگن هم می خوانیم. 
چرا ونگوگ مرتکب چنین عمل فجیعی شد؟ «راشل» دخترک اسرارآمیزی که او این هدیه دهشت آور را به او تقدیم کرد که بود؟ آیا همه گوشش را برید ؟ 
مرفی این پرسش های مهم را با کشفیات نوآورانه اش پاسخ می دهد و تصویری حیرت انگیز از هنرمندی نشان می دهد که در جست و جوی کمال از مرز جنون گذشت. 



یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب