پشت جلد کتاب آمده است:

دختران دانشجو محو کلام آقای هارو، استاد ادبیات می شوند. چیزی نمی گذرد که آتش سوزی هایی مرموز در دانشکده و نزدیک اتاق درس آقای هارو اتفاق می افتد که دانشجویان را به یکدیگر ظنین می کند. در این میان جیلیان - که مثل دیگر دختران، شیفته ی هارو است - وارد زندگی خصوصی او و همسرش می شود و در دفترچه ی خاطرات هارو به اسراری تکان دهنده پی می برد.

دنبال زنی می رفتم در سراشیبی پردرخت، به طرف دهکده کاتامونت ماساچوست. سال سوم دانشکده ی کاتامونت بودم. او متکبرانه خودش را دورکاس معرفی می کرد. متوجه من نبود. او همسر مردی بود که فکر می کرد من عاشقش هستم.....

 




Beasts

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب