کتاب ساندویچ دزد 
«ساندویچ دزد» داستان دختر نوجوانی است که عاشق دزدی است؛ کاری که وجدی وصف ناپذیر به او می دهد؛ وجدی که فانتزی های آشفته و آغشته به خشونت او را سیراب می کند. اما وقتی مچش را می گیرند، به خاطر مجازاتی که قرار است بر او وارد شود هیچ وجدی احساس نمی کند. مجازات او این است که چند ماه در مزرعه ای دوردست در یکی از روستاهای ایسلند کار کند. برگسون در این رمان که شخصیت هایش همه بی نام هستند، روان دختری را واکاوی می کند که در مه آلودگی هراس شهرنشینی به بلوغ نزدیک می شود، و از یک سو در رابطه ای که با کشاورز دارد و از سوی دیگر روابطی که مردم روستا باهم دارند، سعی می کند تا با کشمکش میان زندگی شهری و روستایی، بین پیشرفت تکنولوژی و میل شدید به وفاداری به گذشته روبه رو شود.

 

پشت جلد کتاب آمده است:

گودبرگر برگسون (۱۹۳۲- گرینداویک) از بزرگ ترین نویسندگان امروز ایسلند است که با رمان «ساندویچ دزد» نام خود را به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان شمال اروپا تثبیت کرد. ایسلند دارای بالاترین درصد نویسندگان نسبت به جمعیتش در جهان است، آن طور که خودشان می گویند: «ما ملتی قصه گو هستیم. به يمن منظومه های شاعرانه و افسانه های اسکاندیناوی (وایکینگها)، همواره با داستانهای مختلف احاطه شده ایم... ادبیات کمک کرد هویت مان را تعریف کنیم.» از قرن دهم میلادی تا به امروز این کشور محل تولد نویسندگان و هنرمندان برجسته یی بوده؛ از هالدور الاكسنس شاعر و نویسندهی نوبلیست تا بالدور راگناسون و اسنوری پرتارسون که از محبوب ترین نویسندگان و شاعران ایسلندی هستند. برگسون نیز در کنار این نام های بزرگ، حالا شناخته شده ترین نویسندهی ایسلندی است که تاکنون دوبار برنده ی جایزه ی ادبی ایسلند برای بهترین رمان سال شده که یکی از آنها برای رمان «ساندویچ دزد» در ۱۹۹۱ بوده. برگسون در ۱۹۹۳ جایزهی انجمن ادبی شمال اروپا و در ۲۰۰۶ نیز جایزهی نوردیک آکادمی سوئد را که با نام «نوبل کوچک» شناخته می شود، برای این رمان از آن خود کرد. موفقیت این رمان به عنوان «یک کلاسیک ایسلندی» تا جایی بود که میلان کوندرا آن را ستود و مجلهی ادبی شمال اروپا هم در ستایش آن نوشت: «ترسیم طبیعت در این رمان به نحوی است که به سختی می توان رقیبی برایش در ادبیات ایسلند یافت

ساندویچ دزد» داستان دختر نوجوانی است که عاشق دزدی است؛ کاری که وجدی وصف ناپذیر به او می دهد؛ وجدی که فانتزی های آشفته و آغشته به خشونت او را سیراب می کند. اما وقتی مچش را می گیرند، به خاطر مجازاتی که قرار است بر او وارد شود هیچ وجدی احساس نمی کند. مجازات او این است که چند ماه در مزرعه یی دوردست در یکی از روستاهای ایسلند کار کند. برگسون در این رمان که شخصیت هایش همه بی نام هستند، روان دختری را واکاوی می کند که در مو آلودگی هراس شهرنشینی به بلوغ نزدیک می شود، و از یکسو در رابطه یی که با کشاورز دارد و از سوی دیگر روابطی که مردم روستا باهم دارند، سعی می کند تا با کشمکش میان زندگی شهری و روستایی، بین پیشرفت تکنولوژی و میل شدید به وفاداری به گذشته روبه رو شود...




The Swan

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب