پشت جلد کتاب آمده است:

 

شهرهای بسیاری را دیده ام، اما هنوز سنگ بیروت را به سینه می زنم.

آری، بیروت و خیابان هایش را می پایم، پوشیده از زباله ها و آدمهایی که بهتر است بی سرشماری زندگی کنند. داستان جوانان دیروز این شهر که پیکرشان بر دوش ها افتاده بود مرا از هوش می برد. اما من...

تا امروز بیروت هیچ وعده ای به من نداده است... زور این شهر بر هر وعده ای می چربد و هر که را دست خالی

و معمولی و بی سلاح باشد با هیاهو و تنهایی کیفر می دهد.

ما کمک کردیم بیروت سرپا بماند.

ماندن کار بیروت است، چون ما را خوب نمی شناسد، مایی که شکست ها شیره ی جانمان را کشیده اند

درون مایه ی اصلی داستان های این کتاب مسائل زنانه است:

زندگی تهی از ارزش های انسانی زن عرب، 

به رسمیت نشناختن حق مادری، قتل های ناموسی و

مسئله ی طلاق

 

 




Short Stories
کتابهای مرتبط

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب