پشت جلد کتاب آمده است:

خداوندا! گویی خودش بود. برای هماهنگ کردن ضربات پاروها با صدای تیزش یکی از ترانه های قایقرانان را می خواند و وقتی برابر پاتیسو رسید، دست نگه داشت. آن گاه با انگشت ها بوسه ای برایش فرستاد و فریاد زد: «ای خنگ خدا

گی دو موپاسان (۱۸۵۰ ۱۸۹۳) از بزرگ ترین نویسندگان قرن نوزدهم فرانسه و از استادان داستان کوتاه تاریخ ادبیات جهان به شمار می رود. یکشنبه های پاریسی زندگی کارمند ادارهای دولتی را با طنزی گزنده و موشکافانه روایت می کند. هر هفته به بهانه ی ماجراجویی های او در محافل مختلف به یکی از تفریحات پاریسی ها پرداخته می شود و در این میان اتفاق هایی عجیب در موقعیت هایی خنده دار رقم می خورد.

 




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب