پشت جلد کتاب آمده است:

بوی الکل و دود تریاک فضای سالن را پر کرده است، پژواک صوت گوش خراش موزیک غربی در تمام ساختمان طنین انداز بود. از حجاب و پوشش خانمها و آقایانی که از شدت مستی تلو تلو میخوردند خبری نبود، من کلافه شده بودم همه اش به میثم فکر میکردم که آن شب رویایی با چهره ی معصوم و خندان با انگشتان کشیده و زیبایش که تمام صفحه تلویزیون را پر کرده بود، پیروزی را وعده می داد. کیوان از شدت مستی و تشنگی چشمانش داشت از حدقه بیرون میزد مدام خودش را به من نزدیک میکرد و با التماس از من ...

 




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب