• دسته بندی : کتاب فارسی > ادبیات
  • کد محصول : 1.17354
  • وضعیت : موجود

  • شابک: 9789643155629
  • مترجم:
  • وزن(گرم): 1290
  • تعداد صفحه: 1171
  • ناشر:
  • قفسه نگهداری در کتابسرا: H-13-1 | بخش H ستون 13 ردیف 1
  • موجودی: 1
  • توضیح: رقعی شومیز قاسم صنعوی
  • امتیاز:

سیمون دو بووُآر به فرانسوی: Simone De Beauvoir نویسنده کتاب جنس دوم با نام اصلی سیمون لوسی ارنستین ماری برتراند دوبووار فیلسوف، نویسنده، فمینیست و اگزیستانسیالیست فرانسوی بود که در ۹ ژانویه، ۱۹۰۸ در پاریس در خانواده‌ای بورژوا به دنیا آمد. بووار در یک خانوادهٔ بورژوای کاتولیک به دنیا آمد و پس از گذراندن امتحانات دورهٔ لیسانس ریاضیات و فلسفه، به تحصیل ریاضیات و زبان و ادبیات در مؤسسهٔ سنت‌مارین و پس از آن فلسفه در دانشگاه سوربن پرداخت.

وی در حلقهٔ فلسفی دوستانه گروهی از دانشجویان مدرسهٔ اکول نورمال پاریس عضو بود که ژان پل سارتر نیز در آن عضویت داشت ولی خود بووار دانشجوی این مدرسه نبود. با وجود آنکه زنان در آن دوره کمتر به تدریس فلسفه می‌پرداختند، او تصمیم گرفت مدرس فلسفه شود و در آزمونی که به این منظور گذراند، با ژان پل سارتر آشنا شد. بووار و سارتر هر دو در ۱۹۲۹ در این آزمون شرکت کردند، سارتر رتبهٔ اول و بووار رتبهٔ دوم را کسب کرد. با این وجود، بووار صاحب عنوان جوان‌ترین پذیرفته‌شدهٔ این آزمون تا آن زمان شد.

بووُآر به عنوان مادر فمینیسمِ بعد از ۱۹۶۸ شناخته می‌شود. معروف‌ترین اثر وی کتاب جنس دوم است که در سال ۱۹۴۹ نوشته شده‌است. این کتاب به تفصیل به تجزیه و تحلیل ستمی که در طول تاریخ به جنس زن شده‌است می‌پردازد. پس از آنکه این کتاب چند سال پس از چاپ فرانسه، به انگلیسی ترجمه و در آمریکا منتشر شد، به عنوان مانیفست فمینیسم شناخته شد.


کتاب جنس دوم
سیمون دوبووار در کتاب جنس دوم به بررسی کاملی از روند شکل گیری شخصیت اجتماعی و رتبه‌بندی زن در طول تاریخ می‌پردازد. نگاه دوبوواردر این کتاب-مقاله فقط تاریخی محض نیست و از منظر زیست شناسی – روانشناسی – اجتماعی – فلسفی نیز به مسئله چگونگی کهتر شدن مقام زن از مرد پرداخته است. این که چرا از ابتدای تاریخ مرد عنان برتری به دست گرفت و زن به عنوان جنس دوم نقش خود را پذیرفت.

کتاب جنس دوم در دو جلد نوشته شده است.

جلد اول از در سه قسمت اصلی نوشته شده است:

سرنوشت
تاریخ
اسطوره
جلد دوم نیز در چهار قسمت اصلی نوشته شده است:

شکل‌گیری
موقعیت
توجیه‌ها
به سوی رهایی


دوبوار در مصاحبه‌ای با آلیس شواتزر در سال ۱۹۷۲ در پاسخ به این پرسش شواتزر که «سوتفاهم‌های بسیاری درباره‌ی مفهوم فمینیسم وجود دارد و تعریف شما از فمینیسم چیست؟» چنین پاسخ می‌دهد:

به یاد دارم که در پایان کتاب جنس دوم ذکر کرده بودم که من آنتی-فمینیست هستم، زیرا فکر می‌کردم با توسعه‌ی جامعه در مسیر سوسیالیسم مشکل زنان خودبه‌خود حل خواهد شد. فمینیست‌ها زنان یا مردانی هستند که بدون توقع تغییرات حتمی در تمامی جامعه، برای حقوق زنان مبارزه می‌کنند. به این مفهوم من در حال حاضر فمینیست هستم، چون می‌پذیرم که مبارزه در صحنه‌ی سیاسی سریعاً به دستیابی به هدف ختم نمی‌شود. بنابراین ما باید پیش از رسیدن به سوسیالیسم آرمانی خود، در راستای رسیدن به یک جایگاه مشخص و عینی برای زنان مبارزه کنیم.
پس از نظر دوبووار هم فمینیست تا زمانی جنبش درستی است که برای مبارزه و تغییر وضعیت زنان در جامعه باشد و درآینده که تمام این مبارزات به ثمر نشست و زن به جایگاه درست خود نایل شد حتی خود او هم آنتی فمینیست است! این مسیله بسیار قابل تعمق است. همه ما باید به یاد داشته باشیم که جنبش فمینیست تنها مبارزه‌ای برای احقاق حقوق است و کینه‌جویی و انتقام نیست و انسانیت بسیار مسیله‌ای ارزشمندتر و فراتر از جنسیت صرف است. اما اینکه امروزه جایگاه زن در جامعه چگونه است و لازم بودن مبارزه‌های فمینیستی، در جای جای جهان متفاوت است و بحثی مجزا می‌طلبد.

دیدگاه دوبووار در پرداخت به چیستی زن و مرد بسیار جالب و تفکر برانگیز است. جزییاتی که دوبووار به آنها پرداخته بسیار دقیق‌اند خصوصا برای خواننده زن، با اینکه کتاب حدود ۶۹ سال پیش نوشته شده اما هنوز در پاره‌ای از موقعیت‌ها برای خواننده امروزی شرایط و احساساتی یکسان را در بردارد. مانند «تناقضی که هنوز هم ادامه می‌یابد آشکار می‌شود: زنی که به کامل‌ترین وجه جزو اجتماع می‌شود، زنی است که کمترین امتیازها را دارد» یا «هربار که زن به مثابه فرد بشری رفتار می‌کند گفته می‌شود که از نر تقلید می‌کند» یا اصلی‌ترین و عمده‌ترین بحث این کتاب که در مورد یکسان نبودن آموزش – آزادی – اختیارات و امکانات برای جنس زن از ابتدای تاریخ است. این مسیله باعث عقب ماندن چندین ساله زن از مرد شده است و ناعدالتی که هنوز هم با وجود بهتر شدن شرایط برای زنان ادامه دارد و توقع نابه‌جای مردان: اکنون که به آزادی بیشتری رسیدید پس زودتر خودی نشان بدهید و ثابت کنید که جنس ضعیف‌تری نیستید! یعنی جبران تمام این چندهزار سال تنها در دهه اخیر!

با وجود تمام تبعیض‌های اموزشی و اخلاقی و اجتماعی! «وقتی برحسب تصادف، بخت مساعد مردان به زنی داده شده باشد، او نیز می‌تواند به اندازه آنان اوج بگیرد. زنان هرگز بخت مساعد لازم را نداشتند: نه آزادی، نه آموزش. آنان را از روی آنچه در گذشته انجام داده‌اند نمی‌توان مورد داوری قرار داد.» و البته که در ادامه متوجه می‌شویم تمام این تبعیض‌ها تبدیل به نوعی عادت و پذیرش در نوع زن شد که بی‌چون‌وچرا نقش کهتری خود را پذیرفت و به صورت ژن‌های تکاملی به نسل‌های آتی هم انتقال داد. در واقع جامعه با نسبت دادن عادات – اخلاق و رفتارهای خاصی به زن او را محدود کرد و زن با مدارای بی نظیر خود به آنها عادت کرد! «به زنجیر کشیدن افراد آسان‌تر است تا برداشتن زنجیر از آنان. زن بورژوا به زنجیرهایش وابستگی دارد، زیرا به امتیازهای طبقاتی‌اش علاقه‌مند است. به این ترتیب است که خصلت‌های خاص زنان، به زیان خود آن‌ها، به بیراهه کشانده شده است و عوامل اخلاقی و ظریف طبیعت زن، وسایلی برای به بردگی گرفتن و رنج دادن او می‌شود.


جملاتی از متن کتاب جنس دوم
زن؟ هواداران فرمول‌های ساده می‌گویند که زن چیزی بسیار ساده است: رحم، تخمدان؛ موجودی ماده: همین کلمه برای تعریفش کافی است. صفت ماده در دهان مرد، طنینی دشنام‌گونه دارد؛ ولی مرد از ویژگی حیوانی خود شرمناک نیست، حتی به عکس، اگر درباره‌اش گفته شود که «او نر است!» احساس غرور می‌کند. کلمه «ماده» معنایی نامساعد دارد، اما نه از آن رو که زن را ریشه‌وار در دل طبیعت می‌نشاند، بلکه به این سبب که او را در جنسیت خود محدود می‌کند.

گفته شده که زنان به معنای واقع فاقد احساس عدالت هستند و بیشتر از احساسشان فرمان می‌برند تا از وجدان‌شان… اما نه طبیعت آنان، بلکه آموزش و زندگی اجتماعی است که این تفاوت را سبب می‌شود.

در حقیقت زن‌ها هرگز ارزش‌های زنانه را در برابر ارزش‌های مردانه علم نکرده‌اند: بلکه مردها هستند که با تمایل به حفظ امتیازهای مردانه، به ابداع این تقسیم پرداخته‌اند؛ مردها قصد خلق قلمروی زنانه – سلطه زندگی و حالیت – را نداشته‌اند مگر برای این که زن را در آن بند بدارند.

در رفتار مردهای امروزی فریبی وجود دارد که در زن دو پارگی دردناکی ایجاد می‌کند؛ مردها تا حدود نسبتا زیادی می‌پذیرند که زن فردی مشابه و برابر باشد؛ ولی باز هم توقع دارند که زن به صورت غیر اصلی باقی بماند؛ این دو سرنوشت برای زن ناسازگارند؛ زن بین این دو مردد می‌ماند و دقیقا با هیچ یک از این دو تطبیق نمی‌یابد، و عدم تعادل او هم ناشی از همین است.

دختر، تقدیری را که طبیعت و جامعه برایش تعیین می‌کنند نمی‌پذیرد، اما آن را به طور قطعی ترک نمی‌کند: از نظر درونی بیش از آن تقسیم شده است که با دنیا وارد نبرد شود؛ به همین اکتفا می‌کند که از واقعیت بگریزد تا به طور نمادین به اعتراض بپردازد.

سرنوشتی که جامعه سنتی به زن عرضه می‌کند، ازدواج است. اغلب زنان، امروزه نیز، شوهر کرده‌اند، شوهر کرده بوده‌اند، آماده ازدواج می‌شوند یا از این که ازدواج نکرده‌اند رنج می‌برند. زن مجرد، خواه محروم‌مانده از پیوند، خواه طغیان کرده بر آن، و یا حتی بی‌اعتنا به این نهاد، براساس ازدواج تعریف می‌شود.

پشت جلد کتاب آمده است:

 

درباره جنس دوم گفته اند: ... رسالهای مهم و اختصاص داده شده به وضع زن ... اثری عمیقا بدیع که در آن با نظریه کهتری طبیعی زن مبارزه شده است....

فيليب وان نیه گم، نویسنده و ناقد ادبی

جنس دوم، تازگی آتش افروزی خود را حفظ می کند....

ژنویوو ژتاری، نویسنده

جنس دوم، دیرزمانی برجسته ترین اثر سيمون دو بووار مانده است........

پی یر دو بوادغر، نویسنده و نقد ادبی 

یکی از قابل ملاحظه ترین کتاب ها می خواهم بگویم بهترین کتابی که

تاکنون درباره زنان نوشته شده .. اثری در درجه اول اهميت ....

نشریه تروت

از زمان انتشار اتاق شخصی اثر ویرجینیا وولف، تاکنون نوشته ای چنین با اهمیت درباره زن نوشته نشده است. سیمون دوبووار تنها نویسندهای دقیق و اهل تحقیق نیست، رمان نویس نیز هست و ارزش این اثر تا حد زیادی به سبب تخیل شگرف او است.......

ضميمه ادبی تایمز

در آکسفورد ... دانشجو بودم که جنس دوم را خواندم. این کتاب زندگی ام را دگرگون کرد. برای نخستین بار دیگر با فکرم در تنهایی زندگی نمی کردم، صدایی با من از نابرابریها سخن می گفت، تجربه هایش را برایم نقل می کرد کتابی بسیار رهایی بخش بود که سازش با دنیای نرینه را رد می کرد ... آن را درهم میشکست .. سیمون دوبووار به روی زنان آمریکا، همچنان که به روی زنان جهان، دری گشوده بود....

کیت میلت، مبارز برابری حقوق زنان

ما دخترهای آراسته کلاس دوم، پانزده با شانزده سال داشتیم که جنس دوم را کشف کردیم. فکر نمی کنم که هیچ کتاب دیگری بوده باشد که درباره آن چنین تفسیر و تجلیل کرده باشیم. سیمون دوبووار ..... مفهوم سرنوشت زنانه را دود هوا می کرد، ما را از قيد يوغی هزارساله می رهاند ...... الیزابت بادنته، روزنامه نگار

بدون وجود جنس دوم، از سی و پنج سال پیش انفجار فمنیسم» در سراسر جهان صورت نمی گرفت . می دانیم که جنس دوم چه حادثه ای بوده است.

برتران پوارو دلپش، نویسنده و ناقد ادبی

 

 

پشت جلد کتاب آمده است:

کلود روا، شاعر و نویسنده سرشناس و عضو سابق حزب کمونیست فرانسه، در مقاله ای با عنوان چگونه انسان سیمون دوبووار می شود ضمن تجلیل از او نوشت:

اندیشه اصلی بووار، که او در آن مطلقا و سرسختانه محق است، مبتنی بر نپذیرفتن این نکته است که بدبختی می تواند امری طبیعی باشد... بووار به سؤال هایی که در تمام طول زندگی اش مطرح کرده، همیشه جواب های قطعی نداده. ولی از طرح سؤال های اساسی انصراف نیافته است: چگونه باید زیست، چگونه باید زن و مرد بود، برای بودن چه باید کرد؟ انسان خوشش می آید که می بیند کسی که هرگز خود را کنار نکشیده یا عقب نشینی نکرده، در پایان آخرین کار بزرگش، واپسین سؤال را بکند: جامعه باید چگونه باشد تا در آن انسان در دوران پیری اش انسان بماند؟ پاسخ ساده است: «باید همیشه با او چون انسان رفتار شود.) برتران پوارو - دلپش، از دبیران بخش ادبی روزنامه لوموند، نوشت:

این بار فرزندان سارتر به راستی یتیم شده اند. البوم خانوادگی به روی افسانه ای ترین زوج روشنفکری قرن بسته می شود. دقیقا شش سال، دو فقدان را از هم جدا می کند... از این دو زندگی، کدام یک بیشترین «خدمت» را کرده است؟ اگر سارتر فردی با قریحه تر بود، بووار به سبب پشتکارش به خوبی می توانست وزنه بیشتری برای روزگارش باشد. بدون وجود جنس دوم، از سی و پنج سال پیش انفجار «فمینیسم» در سراسر جهان صورت نمی گرفت. بووار، زیباترین ترازنامه ای را که ضمیری بتواند تنظیم کند، باقی گذاشته است: پیروزی بر تقدیر، زیرا که پیش از او وضع زنانه چنین می نمود. گذشته از هوش، انسان می بایست ویژگی نامطبوعی داشته باشد که پیش از ۱۹۳۰ بتواند از بورژوازی سنت گرا بگسلد... می دانیم که جنس دوم چه حادثه ای بوده است. در نظر اهل ادب، خاطرات است که باقی می ماند.

سیمون دوبووار با نوشتن «خاطرات خود که به زعم ناقدی «بهترین اثر ادبی او» به شمار می رود به کاری سترگ دست می یازد. خاطرات سیمون دوبووار تنها زندگی نامه او نیست بل تحلیل روانی نویسنده است در خلال سال های زندگی اش از زمانی که او دختر بچه ای است، تا هنگامی که دنیای قرن بیستم او را به عنوان متفکری بزرگ به رسمیت می شناسد. خاطرات سیمون دوبووار آیینه تمام نمایی است از زندگی هنری - ادبی فرانسه و بسیاری از برگزیدگان دنیای ادب و هنر معاصر. این کتاب در چهار مجلد: جلد اول: خاطرات دختری آراسته -جلد دوم: -سن کمال جلد سوم: اجبار -جلد چهارم: حسابرسی

 




The Second Sex
کتابهای مرتبط
از همین مترجم: قاسم صنعوی

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب