پشت جلد کتاب آمده است:

این یادداشت های روزانه شرح زندگی یک پسربچه و وابستگانش در سال های هولناک اشغال لهستان توسط فاشیست هاست، با تمام سادگی زبان کودکانه، که همین تأثیرگذاری آن را عمیق تر میکند. شاید آنچه داويد شرح می دهد امروزه برای بعضی ها غیرقابل درک و تصور جلوه کند اما این یادداشت ها بازگویی واقعیتی است که در آن سال های سخت میلیونها لهستانی و یهودی با آن رودررو بودند. ا ۷ مه: صحنه های دیروز را مطلقا نمی توانم فراموش کنم. چطور می شود فراموش کرد؟ مادر دقیقه به دقیقه به شورای یهودی ها می رفت تا از آنها کمک بگیرد. یک نفر به مادر گفته که روز دوازدهم به اسکارژیسکو می روند تا مریض ها را بیاورند، در آن صورت پدر هم می آید. خدا می داند ما قبل از آنکه آنها راه بیفتند چه وعده ها به خود دادیم که پدر برمی گردد. همه پریشانند، ثانیه ای نیست که به پدر فکر نکنم. 




Das Tagebuch des Dawid Rubinowicz
کتابهای مرتبط

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب