پشت جلد کتاب آمده است:

سیزده ساعت قصه ی پریان نیست، شعر نیست، حکایت، افسانه، داستان یا طنز هم نیست. راستش خودم هم نمی دانم چیست، ولی هرچه هست، همان طور که در ابتدای این مقدمه یکی از شخصیت های داستان به دیگری می گوید: ( تا به حال همچین چیزی وجود نداشته است.)

این کتاب، یعنی همین داستانی که در دست دارید، سیزده ساعت، اثر جيمز تربر، احتمالا بهترین کتاب دنیاست، و اگر بهترین کتاب دنیا هم نباشد، تا به حال کسی نظیرش را ندیده است، و تا جایی که من می دانم، تا به امروز واقعا بی همتا بوده است.

یک شب، یکی از دوستانم اشک ریزان به من تلفن کرد. با خانواده و نامزدش جر و بحث می کرد، سگش مریض بود، و زندگی اش آشفته شده بود. از آن گذشته، هرچه می گفتم، حتی کوچکترین حرفی، فقط اوضاع را خراب تر می کرد. بنابراین یک نسخه از کتاب سیزده ساعت را برداشتم و شروع کردم به بلندبلند خواندن آن. طولی نکشید که دیدم دوستم، مبهوت و شادمان، غش غش می خندد و مشکلاتش را فراموش کرده است . آن شب، انتخاب آن کتاب و خواندن آن کار درستی بود. این کتاب از آن کتاب هاست. خاص است. مردم را خوشحال تر می کند. درست مثل بستنی.

نیل گیمن

 




The 13 Clocks
کتابهای مرتبط

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب