کتاب زندگی من و یک داستان دیگر  
هرگاه من به فکر تهیه ی انگشتری می افتادم، می دادم این جمله را رویش بکنند، هیچ چیز از بین نمی رود من گمان نمی کنم که در حقیقت چیزی نیست نمی شود و همه چیز اثری از خود باقی می گذارد، کوچک ترین قدمی که ما برداریم در زندگی کنونی و حتی زندگی آینده اثر دارد؛
 
 
 
پشت جلد کتاب آمده است:

این گوشه ای از زندگی چخوف، نمایشنامه نویس و داستان سرای بی همتاست. جوانی که از زندگی خشک و بی روح پدری که اسیر اوهام اشرافی است می گریزد و پی کارهای بدنی چون رنگ کردن شیروانی می رود. این شهامت، در آن شهر کوچک، دختر اعیان زاده ای را شیفته او می کند. هر دو از شهر دل بر می کنند و به زندگی روستایی و کارهای تولیدی پرمشقت پناه می برند؛ ولی سیل سهمگین زندگی اجتماعی همه این هوسبازی های هوشمندانه را می شوید و با خود می برد...... 




My life
از همین نویسنده: آنتوان چخوف

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب