کتاب بی حسی موضعی 
ابرهارد استاروش، معلم چهل ساله ی زبان آلمانی و تاریخ است که در غرب برلین زندگی می کند و داستان تراژیکمیک کتاب بی حسی موضعی، حول محور او می چرخد. در پس زمینه ی داستان، یکی از شاگردان ابرهارد به نام فیلیپ شربام، قصد دارد تا به نشانه ی اعتراض به حضور نظامی و دخالت های آمریکا در جنگ ویتنام، سگش را در یکی از معروف ترین خیابان های برلین به آتش بکشد. استاروش در سال 1967 در دندان پزشکی ای تحت چندین و چند عمل جراحی دندان قرار می گیرد که در آن، از تلویزیون برای پرت کردن هواس بیماران از عمل های جراحی و درد ناشی از آن ها استفاده می شود. این تصاویر تلویزیونی، به خاطرات و ضمیر استاروش نفوذ می کنند. در همین حال، ابرهارد تفکرات خودش درباره ی مسائل سیاسی گذشته، شرایط پس از جنگ آلمان و نامناسب بودن ایدئولوژی های سیاسی احزاب چپ و راست را به یاد می آورد، پوسیدگی دندان به عنوان استعاره ای از زوال گسترده تر در مسائل معنوی و سیاسی جامعه ی آلمان، بسیار قابل توجه است. کتاب بی حسی موضعی، حرف های درونی ابرهارد استاروش را به زیبایی روایت کرده و با داستان پرکشش و جذاب خود، مخاطبین جهانی گونتر گراس را راضی نگه داشته است.

 

 

نیویورک تایمز 

بی حسی موضعی - اثر یکی از چیره دست ترین نویسندگان معاصر غرب - یا برای خوانده شدن متعرض مان می شود و یا این که باید بی سوادی فرهنگی خود را قبول کنیم. گراس، همان نویسنده ای است که هنوز می تواند با جوانان حرف بزند. کتاب، نکاتی در خور تأمل را در این وضعیت غیر عادی ارائه می کند. ماحصل کار، طبع آزمایی جانانه ای است که خیال ما را توأمان از حیات و سلامت رمان آسوده می کند. 

نشنال آبزرور

رالف مانهایم گونتر گراس، هنرمندی خلاق است که بر امور مختلف احاطه ای خارق العاده دارد. کارش را با گرافیک و مجسمه سازی آغاز کرد. در نوشتن، نخست شعر و نمایشنامه را تجربه کرد. اما با رمان هایش روح تازه ای بر ادبیات آلمانی پس از جنگ دمید. 

واشینگتن پست

 بی حسی موضعی واقعیتی را جشن می گیرد که یکسره رام تخيل شده است. آلمان گونتر گراس، به اندازه ی دابلین جویس، جاودانه، جهانگیر و چشم نواز است. 




Local Anaesthetic

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب